دیکشنری
داستان آبیدیک
renal gravel
ɹinəl gɹævəl
فارسی
1
عمومی
::
حصات كلیه، ریك كلیه
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
REMUNERATE FOR
REMUNERATION
REMUNERATION REPORT
REMUNERATIVE
REMUNERATIVELY
REMUNERATIVENESS
REMUNERATOR
REMYELINATION
RENAISSANCE
RENAISSANCE PATRONAGE
RENAL
RENAL CALCULUS
RENAL CELL CARCINOMA
RENAL FAILURE
RENAL FUNCTION
RENAL GRAVEL
RENAL INJURY
RENAL SOLUTE LOAD
RENASCENCE
RENASCENT
RENCONTRE
RENCOUNTER
REND
REND FROM
REND INTO
RENDER
RENDER DOWN
RENDER IN
RENDER TO
RENDERABLE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید